محرميت در معماري سنتي ايران
کوچک معمار بزرک:
بزرگترین مرجع مقالات ، پروژه ها و هر آنچه که از معماری باید بدانیم در صورت نیاز به هرگونه پروژه و یا مقاله در رابطه با معماری از طریق ارسال نظرات و یا شماره تلفن 09334399472 با ما در ارتباط باشید
محرميت در معماري سنتي ايران
نوشته شده در دو شنبه 26 دی 1390
بازدید : 4737
نویسنده : امین آرائی

واژههاي كليدی

محرميت، درونگرايي، سلسله مراتب، معماري سنتي

مقدمه
هنر در ايران زمين به قدمت تاريخ است و معماري از بهترين هنرهاي ايراني است. براساس آنچه از نوشته هاي تاريخي به دست مي آيد، هنر و صنعت از پنج هزار سال قبل از ميلاد در ايران زمين ريشه و نشان دارد. و به همين علت است كه تمامي گستره اين مرز و بوم مانند كتاب زنده اي از تاريخ، معماري و هنر ايراني اسلامي را نشان مي دهند. با مراجعه به منابع تاريخي كمتر مكاني را مي يابيم كه در آن معابد باستاني و اماكن زيارتي و مذهبي با ويژگي هاي خاص معماري ايراني وجود نداشته باشد. نظري اجمالي به معماري ايران در عهد باستان بيانگر اصول شكل دهنده آن هم چون آسايش، استحكام، انبساط و غيره است.
پاسارگاد، تخت سليمان، ارگ بم، ميدان نقش جهان و ... همه و همه علاوه بر جلال و شكوه و شگفتي، گوياي تاريخ و تمدن با شكوه ايران هستند. پس از ورود اسلام به سرزمين پهناور ايران، فرهنگ و هنر اين پهنه با عوامل تازه اي تركيب شد. يكي از مهمترين اصولي كه در معماري سنتي ايران زمين بالاخص پس از اسلام مورد توجه قرار گرفته است، اصل محرميت مي باشد كه به بهترين وجه در تمامي بناها از بناهاي عظيم و بزرگ عمومي تا خانه هاي مسكوني و از فضاهاي عمومي شهري تا فضاهاي نيمه عمومي و خصوصي تر به كار گرفته شده است.

مفاهيم و اصول سنتي در معماري ايران
درك مفاهيم و شالوده سنتي در معماري ايران بدون شناخت و درك محيط فرهنگي و اجتماعي كه اين مفاهيم در آن رشد كرده و بدون آگاهي از دريافت هاي اساس فرهنگي كه از قيد زمان آزادند ميسر نمي گردد و هرگونه برداشت و تأويلي كه بي توجه به ريشه هاي اين مفاهيم صورت بگيرد، لاجرم در حد سطح باقي مي ماند . فهم يك اصل فهم معناي آن چيزي است كه به تمام هنر و تمدن جامعه » . دارند
معماريان، 1384 ) اصولي همانند اصل وحدت، اصل سلسله مراتب، ) «. انساني با يك فرهنگ و اداب و عقيده مشترك جهت مي بخشد
اصل نظم، اصل تقارن ، اصل مقياس و تناسب، اصل تباين فضايي و تضاد، و اصل محرميت به بهترين وجه با استفاده از ابزارهاي معمارانه همانند ماده و مصالح، شكل، رنگ، نور، آب و ... در كالبد بناهاي سنتي به چشم مي خورند، كه در بطن خود نشان از اصول معماري مقدس از آن رو زيباست كه وابسته است به مركزي ترين كانون وظايف بشري كه همانا پيوند دادن و » . هستي دارند ( بوكهارت، 1365 ) «. نزديك ساختن اسمان و زمين است.
اصل محرميت
براي ارايه تعريفي از واژه محرميت نخست به تعريف لغوي اين واژه در فرهنگ نامه ها مي پردازيم . واژه محرميت از ريشه عربي (حرم) در لغت نامه دهخدا به شكل زير تعبير شده است: محرميت. [م ر مي ي] (ع مص جعلي، اِمص) محرم بودن. محرمي. رازداري. خويشي و در معني محرم آمده است:
محرم. [م ر ] (ع، ص، ا ) ناشايست. حرام. كسي كه اذن دخول در حرم و خانه شخصي را دارد . خويشاوند. خويش. آشن ا. اهل سِر و آنكه در نزد وي بتوان راز را به وديعه گذاشت. معتمد. نديم، مقرب. خودي. يگانه. رازدار. محرم شدن؛ رازدار شدن. معتمد كسي گشتن در حفظ اسرار.
نامحرم؛ بيگانه. ناموافق و نامعتمد.
حريم؛ پناهگاه. خانه شخص و اطراف آن كه از تعرض ديگران در پناه است.
در فرهنگ فارسي دكتر محمد معين، واژه محرميت به معناي محرَم بودن تعبير شده است و در معناي محرَم نيز آمده است:
-1 ناشايست . حرام. 2- خويشاوندي نزديك كه نكاح او روا نباشد . 3- زن . زوجه. 4- خويش . خويشاوند. 5- آشنا . 6- واقف كار .
-7 مقرّب. نديم.
با توجه به لغت شناسي
ريشه [حرَم] و آنچه عنوان گشت در واقع فضايي را مي توان فضاي محرم دانست كه از نظر كالبدي براي استفاده كننده داراي حريم، مصونيت و امنيت بوده و كيفيات فضايي آن به گونه اي باشد كه آرامش و آسايش فرد را تامين نمايد. پرواضح است كه امنيت داشتن بصري در اين فضا تنها بخشي از ويژگي هاي آن است و مفهوم آسايش و آرامش دامنه بسيار بزرگتري را شامل مي گردد . در واقع هنگامي كه شخصي به عنوان محرم شخص ديگر قرار مي گيرد جدا از آنكه از نقطه نظر شرع اصولي ميان آنان حاكم مي گردد، رابطه اي خاص توام با اعتماد، اطمينان، آسايش و امنيت خاطر ميانشان برقرار مي گردد كه حكايت از قرابت زياد ميان آنان دارد و يا هنگامي كه انسان شخصي را به عنوان محرم خويش برمي گزيند او را امين، امانتدار، رازدار و در حقيق ت خودي به شمار مي آورد . مي توان عنوان داشت محرميت به همراه خود ايجاد كننده انس و الفت است.معيارهاي

طراحي در ساخت شهرهاي اسلامي نام برده مي شود و اهميت حريم خصوصي و استحقاق برخورداري از آن و احترام به و Privacy آن مورد توجه قرار گرفته است . (بسيم سليم حكيم، 1381 ) در معماري و شهرسازي مغرب زمين اين مفهوم البته از زاويه به گونه اي كمرنگ تر و البته با منظوري ديگر مطرح است . مسأله محرميت بيشتر در قالب امنيت و حقوق خصوصي Security افراد قابل پي گيري است و به خصوص تا پيش از دوره مدرن و حتي در پاره اي از بناهاي دوره مدرن با عملكرد گرايي خاص خود به چشم مي خورد، وليكن در معماري معاصر غر ب و با ظهور سبكهاي نو از جمله ديكانستراكشن و يا فولدينگ و غيره با حذف سلسله مراتب و با هدف شكل دهي سياليت فضايي اين مقوله تا حدود زيادي كمرنگ شده است . همانطور كه عنوان شد در معماري ايران باستان نيز مساله محرميت مطرح بوده است . بحث نداشتن ارتباط بصري مستقيم فضاي دروني با فضاي شهري از بخش بزرگي از سرزمين ايران داراي اب و هواي گرم و خشك ب بارندگي كم » . دو زاويه اقليمي و فرهنگي قابل بررسي است همراه با طوفانهاي شن و افتابي سوزان است. در شهرسازي بحث حريم شهر و محله بنديه ا از اصول اساسي به شمار مي رفته است . كهندژ، شارستان و ربض، در ميان بارو به عنوان حفاظت كننده در برابر تهاجمات، از اركان شكل گيري شهرهاي ايران باستان بوده اند، وليكن به نظر مي رسد مساله درونگرايي و محرميت بيشتر متوجه امنيت و حريم بندي هاي سياسي، اجتماعي و ط بقاتي جامعه آن دوران و عوامل اقليمي بوده است.

اصل سلسله مراتب
سلسله مراتب يكي از اصول حاكم بر مجموعه ها و اجزاء پديده هايي است كه يا به طور طبيعي در جهان هستي به عنوان يكي كل وجود دارند و يا توسط انسان طراحي و ايجاد مي شوند و با توجه به آنكه اصولاً هستي موجودات در كائنات تابع سلسله مراتبي متقن و تعريف شده است، لذا نقش غيرقابل انكار آن در تعريف اجزاء كل يك مجموعه و هويت بخشي به آنها قابل ذكر است. نكته حايز اهميت در اين است كه به كارگيري اصل سلسله مراتب در نظام هاي فضايي شهري و معماري با تفكيك كردن حريم هاي عمومي از خصوصي و ايجاد مرتبه بندي در دسترسيها نقش پررنگي در تقويت محرميت در ساختار فضايي داشته است .مي توان گفت محرميت يكي از مهم ترين تجليات كالبدي رعايت سلسله مراتب در عمارات و شهرهاي دوره اسلامي مي باشد و با بهره گيري از اين اصول است كه شاهد شكل گيري ارزشهايي پايدار هم چون امنيت، آرامش، خلوت و محرميت در انبيه سنتي مي باشيم.

درونگراي
يدرونگرايي را بارزترين مشخصه رعايت سلسله مراتب دانست و يا آن را ثمره محرميت قلمداد كرد. درونگرايي مفهومي است كه به صورت يك اصل در معماري ايران وجود داشته است و با حضوري آشكار به صورتهاي متنوع قابل درك و مشاهده است . بايد يكي از ويژگي هاي غيرقابل انكار آثار معماري و انبيه گذشته همانند خانه، مسجد، مدرسه، كاروانسرا، حمام و غيره را خصوصيت درون گرايانه آنان دانست، درونگرايي در جستجوي حفظ حريم محيطي است كه در آن شرايط كالبدي با پشتوانه تفكر، تعمق و عبادت به منظور رسيدن به اصل خويش و يافتن طمأنينه خاطر و آرامش اصيل در درون، به نظمي موزون و متعالي رسيده است.
يكي از آن خصوصيت احترام به زندگي خصوصي و حرمت قائل شدن براي آن است . ديگر خصوصيت عزت نفس ايرانيان است كه به نحوي در شكل فضاهاي يك خانه درونگرا تاثير گذار بوده است . (پيرنيا، 1381(

پيوند معماري با طبيعت
نكته حائز اهميت در پيوند ميان معماري سنتي ايران و طبيعت رعايت اصل محرميت است.
بناهاگونه اي شكل گرفته اند كه در تركيب با طبيعت و استفاده از عناصر آن، محيط طبيعي را به درون خود كشيده اند.
نگاهي به اصل محرميت با توجه به آيات و روايات همانگونه كه مشخص است كتاب خدا، سنت ائمه، عقل و اجماع مراجع شناخت و تبيين تمامي اصول و احكام زندگاني و رستگاري بشر يت به شمار مي آيند و مي توان عنوان كرد وظيفه هر فرد مسلماني است تا با مراجعه به اين مباني اصول ارزشي حاكم بر تخصص خويش را بازشناسد، همانگونه كه معمار سنتي ايراني نيز چنين كرده است . شاخصه هاي معماري سنتي ايران كه به بهترين وجه ممكن است.

محرميت در معماري سنتي ايران
دادن به حريم هاي عمومي، نيمه عمومي، نيمه خصوصي و خصوصي، رعايت اصول سلسله مراتب و محرميت دخيل بوده اند، به تفصيل در ابتداي سخن عنوان گشت . آيات 30 و 31 سوره مباركه نور به بحث محارم و شناخت آنان و اهميت حفظ نگاه و رعايت محرميت مي پردازد . شناخت محارم از آن جهت حائز اهم يت است كه لازمه ي طراحي مناسب همراه با رعايت اصول و قواعد ارزشي است . محرميت در فضاهاي اختصاصي تمامي افراد ساكن يك خانه مي بايست لحاظ گردد . و يا هنگامي كه آداب سخن گفتن با والدين مطرح مي گردد و اينكه خداوند مي فرمايد وظيفه فرزندان است كه كمترين اهانتي به پدران و مادرشان هنگامي كه به پيري مي رسند نكنند، اين امر نشان از آن دارد كه حتي در اختصاص فضاي سكونت به والدين نيز مي بايست اين حرمت رعايت گردد و فضاي مسكوني فرزندان و يا حتي بناي مجزاي آنان مي بايست نسبت به فضاي سكونت والدين فروتني و تواضع داشته باشد . لذا مشخص است كه تمامي دستورات، آداب و قواعدي كه در دين مبين اسلام مطرح گرديده است، جدا از ثمرات اخلاقي آنان ارائه راهكارهايي است براي تمامي افراد جامعه از تمامي تخصص ها، تا با غور و انديشه در آنان راه حل هايي مناسب با پيشه خود براي زندگي بهتر و سعادتمندتر دريابند . در واقع در بسياري از موارد فضاها و كالبد معماري سنتي ما ب دان گونه بوده است كه نه تنها شكل گيري شان براساس اصول جهان بيني اسلامي بوده است كه ريشه در انديشه معمار آن داشته است، بلكه زمينه را نيز به گونه اي فراهم آورده اند تا فرد استفاده كننده از فضا نيز هرچه بيشتر ملزم به رعايت آداب و قواعد و بهره مندي هرچه بيشتر از اين اصول هميشه ثابت هستي گردد.

نتيجه گيري
محرميت يكي از اصول اساسي حاكم بر هستي و پديده هاي آن است كه تأثيرات آن در ساختار كالبدي- فضايي معماري سنتي ايران غير قابل كتمان است. معماري به عنوان كالبد انديشه همواره ابزاري براي بروز تفكر، نگرش و انديشه هاي هرقوم و ملتي بوده است.
محرميت يكي از اين اصول سنتي است كه به گونه اي بس شاخص و هنرمندانه در معماري پس از اسلام ايران زمين كالبد يافته است. در كنار محرميت اصولي همانند وحدت كه بايد آنرا جهت بخش تمامي هنر و تمدن اسلامي دانست، نظم، سلسله مراتب، تقارن و تناسب و غيره نيز در كالبد بناهاي سنتي قابل پي جويي است و از آنجا كه داراي ريشه هاي مشترك بوده و رو به يك حقيقت ازلي دارند، وجود هر كدام شكل دهنده و مكمل ديگري است.

فهرست مراجع
-1 "قرآن كريم".
-2 اردلان نادر، بختيار لاله ، ( 1380 )، "حس وحدت، سنت عرفاني در معماري ايراني"، ترجمه حميد شاهرخ، اصفهان، نشر خاك.
-3 استيرلن، هانري ، ( 1377 )، "اصفهان تصوير بهشت"، تهران، نشر فروزان روز.
-4 بوركهارت، تيتوس، ( 1376 )، "مدخلي بر اصول وروش هنر ديني"، ترجمه جلال ستاري، در مباني هنر معنوي، تهران، دفتر مطالعات ديني
هنر، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي.
-5 بوركهارت، تيتوس، ( 1365 )، "هنر اسلامي، زبان و بيان"، تهران، انتشارات سروش.
-6 پير نيا، محمد كريم، ( 1379 )، "آشنايي با معماري اسلامي ايران"، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران.
-7 پير نيا، محمد كريم، ( 1381 )، "سبك شناسي معماري، تهران"، نشر معمار.
-8 حكيم، بسيم سليم، ( 1381 )، "شهرهاي عربي- اسلامي، اصول شهرسازي و ساختماني"، ترجمه محمد حسين ملك احمدي و عارف
اقوامي مقدم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
-9 "دهخدا"، علي اكبر، لغت نامه
-10 سلطانزاده، حسين، ( 1376 )، "فضاهاي ورودي در معماري سنتي ايران"، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
-11 مكارم شيرازي، ناصر، ( 1361 )، "تفسير نمونه"، جلد سوم و چهارم، انتشارات دارالكتب الاسلاميه.
-12 معين، محمد، ( 1371 )، "فرهنگ فارسي"، جلد سوم، چاپ هشتم، تهران، نشر سپهر.
-13 معماريان، غلام حسين، ( 1373 )، "آشنايي با معماري مسكوني ايران"، گونه شناسي درونگرا، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران.
-14 معماريان، غلام حسين، ( 1384 )، "سيري در مباني نظري معماري"، تهران، انتشارات سروش دانش.
-15 نصر، سيد حسين، ( 1379 )، "انسان طبيعت"، ترجمه عبدالرحيم گواهي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
-16 نقي زاده، محمد، ( 1379 )، "حكمت سلسله مراتب در معماري و شهر سازي"، مجموعه مقالات دومين كنگره تاريخ معماري و شهر سازي.



:: موضوعات مرتبط: معماری ایرانی , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: